به نام خدا
((مدیریت استراتژیک ارکان جهت ساز ))
مقدمه :
هرسازمان برای پیاده سازی موفق مدیریت استراتژیک،باید بداند که می خواهد به کجا برسد
(چشم انداز)،ماموریت و رسالتش چیست و از سوی دیگر این چشم انداز و ماموریت سازمانی بر پایه کدام اصول ارزشی که سازمان خود را پایبند به آن می داند،بنا شده است.
در حقیقت 3 رکن :
به بیان گر ارکان جهت ساز در تدوین استراتژی برای سازمان ها می باشد،که اصول ارزشی سازمان پایه و مبنایی برای تدوین چشم انداز و ماموریت سازمان تلقی می شود.
نمودار : ارکان جهت ساز-در تدوین سازمان
دراکر علت شکست بسیاری از سازمان ها را ماموریت نامناسب و بدون محتوای آن ها می داند.ارکان جهت ساز محدوده کسب و کار سازمان را بیان و حرکت سازمان را معین می سازد.
اگر ارکان جهت ساز به درستی و با آگاهی طراحی شود،نقش ارسالی در هدایت سازمان به سوی موفقیت ایفا می نماید.
نکات مهم در تدوین ارکان جهت ساز
الف ) پایبندی و تقید در عمل : باید رعایت و مورد پیگیری قرار گیرد،در غیر این صورت هیچ نقش و فایده ای در روند حرکت شرکت نخواهد داشت.
ب ) شناخت کسب و کار : باید نسبت به محیط کسب و کار درک عمیقی داشته و قواعد آن را شناخته و ارزش های سازمانی رسالت و چشم انداز را با شناخت تدوین نماید،اگر بدون شناخت باشد،در بهترین حالت بی فایده و در برخی موارد،زیان آور و حتی خطرناک خواهد بود.
ج ) یادگیری و خلاقیت ذهنی : قواعد کسب کار،بی واسطه قابل درک و شناخت نیستند.
یادگیری از محیط کسب و کار،بصیرت مدیران را توسعه داده و نظر و تصمیم های آن ها را اثر بخش تر می سازد.این بصیرت نقش مهمی در تدوین ارکان جهت ساز دارد و خلاقیت نیز نقش مهمی در تدوین ارکان جهت ساز دارد و مفاهیم بدیع و نوآورانه را در چگونگی پاسخگویی به نیاز بازار و تشخیص راستای حرکت سازمان را پایه گذاری می کند.
د ) پایداری و اعتبار : ارکان جهت ساز سه گانه باید تا حد امکان نسبت به تغییرات محیطی پایدار بوده و اعتبار خود را حفظ نمایند.
تعیین اصول ارزشی سازمان
در سازمان ها و موسسات،تعیین اصول ارزشی از پیش شرطهای مدیریت استراتژیک است و هر سازمان ممکن است خود را به رعایت برخی اصول،باورها و ارزش ها مقید بداند که بر فرایند تدوین استراتژی آن سازمان تاثیر بگذارد.
تبیین ارزش ها به نوعی هویت و شخصیت سازمان را ایجاد بازتاب در وضعیت فعلی سازمان،باعث بیشتر شدن شکاف بی اعتمادی بین بدنه ی سازمان و مدیران آن می شود.اصول ارزشی به عنوان خط قرمزها ابعاد استراتژی و برنامه ها را شفاف و مرز بندی می کند.
سازمان ها باید در تدوین اصول ارزشی صادق باشند.اگر سازمانی بگوید،احترام به ارباب رجوع اصل ارزشی اوست ولی تفاوتی میان کارمندانی که با ارباب رجوع ها با احترام برخورد می کنند و کارمندانی که نسبت به آنان بی احترامی می کنند تفاوتی قائل باشد.در حقیقت بیانگر این است که احترام به ارباب رجوع را به عنوان اصل ارزشی پذیرفته است.
اصول ارزشی،از باورها و عقاید مدیران ارشد سازمان ناشی می شود،در واقع اصول ارزشی سازمان روش های درست فکر کردن را برای اعضای سازمان فراهم می آورند و ملاک هایی هستند که افراد ارشد سازمان از دیگران انتظار دارند که مطابق آن ملاک ها فکر کنند.
این به معنی سلب حقوق و آزادی کارکنان نیست،برعکس هدف تشویق روش های درست فکر کردن و الگوهای برخوردی است که به رفتار درست منتهی می شود.
اصول ارزشی سازمان معیارهایی برای تصمیم گیری درست،اقدام های مطلوب و فرایندهای جهت ساز سازمان را فراهم می سازد.
آرمان سازمان : آرمان ها،آرزوها و رویاهای آینده سازمان را به تصویری می کشد،مشخص می سازد که سازمان آرزو دارد در آینده دور،چه شکلی به خود بگیرد.آرمان ها نشانگر تصورات ایده آلی است که سازمان می خواهد در قبال ذی نفعان ( مشتریان،کارکنان،جامعه و سهامداران و … ) داشته باشد.
بر این اساس و در حقیقت،ارزش ها و علایق نهایی و بسیار بلند مدت یک سازمان هستند که مدیران عالی و رهبران سازمان در بسترها،باورها،ارزش ها و اعتقادات آنان شکل می گیرد.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز،بدان اشاره شده است.
آرمان ها در هر سازمانی با توجه به شرایط داخلی و خارجی آن و منطبق بر اصول ارزشی سازمان تبیین می گردد.
چشم انداز : چشم انداز که هر سازمانی برای خود دارد،مبین آن است که این سازمان می خواهد در چند سال دیگر در چه موقعیتی قرار داشتته باشد.در حقیقت می توان چشم انداز را این گونه تعریف نمود ( نمایی از مسیر آتی و خط مسیر کسب و کار سازمان را نشان می دهد و یک مفهوم هدایت گر برای آن چه که سازمان سعی در انجام آن در آینده دارد ) به شمار می ر ود.
چشم انداز،راستای حرکت سازمان را تعریف کرده و برای حرکت در این راستا،انگیزه ایجاد می کند و بالاترین استانداردی است که یک سازمان می تواند خود را در قبال میزان قبل به آن مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد.
کارآفرینان اغلب چشم اندازهای صریحی در مورد این که سازمانشان در چند سال آینده در چه وضعیتی خواهد بود،تدوین می نمایند.
چشم انداز به مدیران سازمان ها کمک می کند تا درباره ی آنچه که هستند و آنچه که انجام می دهند و آنچه که قرار است انجام دهند،تصمیم گیری نمایند.
طراحی محدود چشم انداز : در طراحی محدود چشم انداز سازمان،فرض بر این است که محیط سازمان بدون تغییر و دست نخورده باقی می ماند.یعنی محیط سازمان را ثابت فرض کرده و شروع به طراحی چشم انداز بر اساس فاکتورها و تغییرهای درونی سازمان می نمائیم.
در طراحی محدود چشم انداز،چهار نوع محدودیت به شرح ذیل وجود دارد :
فیبر نوری و … استفاده کنند.
طراحی غیر محدود چشمم انداز : در طراحی محدود چشم انداز،سازمان همواره توسط سیستم بزرگتر،یعنی محیطی که در بر گیرنده ی آن است محدود می شود،اما در طراحی غیر محدود چشم انداز،محدودیت های اصلی در نظر گرفته نمی شود.
در طراحی محدود،تصور بر این است که هیچ تغییری در هیچکدام از سیستم های محیطی سازمان صورت
نمی گیرد،اما در طراحی غیر محدود و چشم انداز،طراحان چشم انداز اجازه دارند،هر یک از سیستم های فراگیر محیطی سازمان را تغییر دهند.
همگی این تغییرات باید در راستای تصویر مطلوب آینده سازمان باشد.برای طراحی غیر محدود در مرحله نخست،باید طراحی محدود آماده شود.
مرحله ی دوم،یافتن راه های ارزش محوری و آرمان گرایی که خاصیت برانگیزاننده دارد شود.
ماموریت سازمان : ماموریت فلسفه وجودی و عمده ترین اهداف سازمان را بیان می کند.معمولا نقشی است که یک سازمان در جامعه به عهده گرفته تا با ایفای آن،خدمات مورد نظر را ارائه دهد و نیازهای جامعه را برآورده سازد.
ماموریت از راس هرم سازمان نشات گرفته و به تمام سطوح سازمان نفوذ می کند.ماموریت باید روشن و شفاف باشد و در تمام سطوح سازمان فهمیده شود و مورد قبول قرار گیرد.برای تدوین،ماموریت سازمان باید کسب و کاری را که در آن فعالیت می کند را تعریف و تعیین کرد.برای این منظور 3 عامل را مدنظر قرار می دهیم.
اهمیت ماموریت سازمان
ماموریت سازمان مبنای اولویت ها،استراتژی،برنامه ها و وظایف است.برای طرح ریزی مشاغل مدیریت و بالاتر از همه این موارد در تعیین ساختار مدیریتی سازمان به عنوان یک نقطه آغاز،به حساب می آید.
کینگ و کلیند،اهمیت ماموریت سازمان را،از هفت دیدگاه بیان کرده اند ( king & Cleland 1978 )
بیانیه ی ماموریت
بیانیه ی ماموریت،در واقع دلیل وجودی و فلسفه شرکت را به تفضیل مشخص می سازد.اگر ماموریت یک سازمان را در قالب یک سند،مکتوب کرده و به اطلاع کارکنان و سایر ذی نفعان برسانیم و آن را روشنگر مسیر حرکت سازمان قرار دهیم،در حقیقت بیانیه ی ماموریت سازمان را شکل داده ایم.
یکی از کارکردهای بیانیه ماموریت این است،که فلسفه وجودی یک سازمان را از سازمان مشابه دیگر متمایز می سازد و شامل موارد ذیل می باشد :
بیانیه ماموریت سازمان،مبنای اولویت ها،استراتژی ها،برنامه ها و وظایف کاری است.این بیانیه برای طرح ریزی مشاغل مدیریت و بالاتر از همه این ها،برای طرح ریزی ساختارهای مدیریت به عنوان یک نقطه آغاز،به حساب می آید.
اجزای بیانیه ماموریت سازمان
بیشتر صاحب نظران در حوزه مدیریت استراتژیک،اجزای 9 گانه زیر را به عنوان اجزای بیانیه ماموریت سازمان به شمار می آورند.
شرکت باید مشخص نماید در چه بازاری می خواهد فعالیت،محدوده و گستردگی جغرافیای آ را بررسی کند.شناخت دقیق بازار هدف،هم برای کارکنان و هم برای مدیران و سایر ذینفعان مفید است.
بنا بر این،توجه به تصور مردم در تدوین بیانیه ی ماموریت می تواند،سازمان را نسبت به مسائل اجتماع،جامعه و مردم،حساس نماید.
رویکرد ذی نفعان در تدوین ماموریت سازمان
در تدوین ماموریت سازمان یا بازنگری آن،مدیران راهبردی باید ادعای مشروع صاحبان منفعت را تشخیص دهند و تائید نمایند.این امر هم سرمایه گذاران و هم کارکنان شرکت را شامل می شود،و در برگیرنده ی صاحبان منفعت خارج از سازمان مانند : مصرف کنندگان،عرضه کنندگان،دولت،اتحادیه ها،رقبا،جمعیت های محلی و امثال آنان می گردد.
سرمایه گذاران به دنبال بازدهی بیشترند،کارکنان دنبال رضایت شغلی،مصرف کنندگان به دنبال کالا ی با کیفیت و قیمت مناسب هستند،عرضه کنندگان وابستگی خریداران را جست و جو،و دولت ها به دنبال اجرای قوانین و غیره هستند.
بنا بر این،یک شرکت یا واحد تجاری،که قصد تعیین ماموریت استراتژیک خود را دارد باید گام های زیر را در نظر بگیرد :
ذی نفعان خارجی ذی نفعان داخلی
مصرف کنندکان مقامات اجرایی
عرضه کنندگان → ماوریت سازمان ← هیات مدیره
اعتبار دهندگان سهام داران
دولت کارکنان
اتحادیه
« نمودار رویکرد ذی نفعان،در تدوین ماموریت سازمان»
ارزش های مدیریت ماموریت و چشم انداز
چشم انداز سازمان،دلیلی احساسی برای آنچه که انجام می دهند فراهم می سازد،ماموریت استراتژیک سازمان،نقش ها و وظایفی که بر عهده دارد و همچنین ماموریت استراتژیک باعث ایجاد وحدت رویه،بین مدیران و تصمیم گیرندگان سازمان و نیز ایجاد تمرکز در تفکر و تصمیم گیری در مورد مسائل کلیدی سازمان خواهد شد.
از سوی دیگر چشم انداز،توضیحی روشن و مبرهن از این که چه انتظاری از سازمان می رود ؟ می دهد،و امکان موفقیت سازمان را افزایش می دهد.
چشم انداز همه ی نیروهای سازمان را همسو و هم جهت ساخته،کارکنان را منسجم می گرداند و موجب ایجاد آرمان مشترک در بین آن ها می شود.
ارزش های مدیریتی،ماموریت و چشم انداز استراتژیک را،با توجه به موارد زیر بهتر و موثر تر می کند:
نقش جهان بینی اسلامی در تعیین ارکان جهت ساز،سازمان
فلسفه وجودی انسان در جهان بینی اسلامی،رسیدن به کمال مطلوب که همان لقا الله است می باشد.توجه به کاربرد جهان بینی اسلام در ارکان جهت ساز سازمانی،علاوه بر پاداش،اجر اخروی برای کارکنان و مخصوصا مدیران،دارای مزایای دنیوی نیز می باشد.
لذا با مدیریت صحیح و همراه با بینش اسلامی،می توان سازمان ها را در کشورهای اسلامی به بیشترین حد تعالی نائل نمود،که زمینه برای الگو برداری دیگر سازمان ها در تمام نقاط جهان،فراهم شود.
در حقیقت جهان بینی اسلامی،اصولی است همه جانبه که بر پایه سعادت واقعی انسان ها بنا شده و دید و نگرش معنوی و مادی را در هم می آمیزد.
« پایان »
** گلشنی**