(( کارکنان خوب وشایسته ))
8 اشتباه رایج مدیران که کارمندان شایسته را فراری میدهد:
نگه داشتن کارمندان خوب به ظاهر سخت است اما می توان به راحتی و با اجتناب از چند اشتباه رایجی که این امر را سرعت می بخشد، آنها را از دست نداد. زمانی که شرکت یا سازمانی خطا می کند اولین کسانی که آن جا را ترک می کنند، بهترین کارمندانش هستند چرا که بیشترین استعدادها را دارند.
برای نگه داشتن آنها، باید علاقمندشان کرد. طبق تحقیقات ارائه شده یک سوم کارمندان عالی رتبه به دلیل عدم توانایی مدیر در جذب آن ها، به دنبال کار جدید می گردند.
?این احساس ناگهانی پدیدار نمی شود بلکه به آرامی در بی علاقگی آن ها به کار نمود پیدا می کند.
کارشناسان این پدیده را جرقه نامیده اند.
طبق این تعریف کارمندان آتش اشتیاقشان به کار را مانند ستاره های در حال مرگ، از دست می دهند.
?این پدیده متفاوت از فرسودگی شغلی است زیرا بحران آشکاری نیست. به نظر می رسد که آن ها کارشان را به خوبی انجام می دهند، ساعات زیادی را صرف کار می کنند، کارهای یکنواخت را به خوبی به اتمام می رسانند و در جلسات کاری به نحو احسن صحبت می کنند. اما حقیقتا در یک حالت راکد طاقت فرسایی مشغول به کار هستند و نتیجه ی آن، بی علاقگی به کار است
⭕️برای جلوگیری از تبدیل شدن آتش اشتیاق کارمندان خوب به این بی علاقگی، مدیران باید از بروز شرایط زیر جلوگیری نمایند:
1⃣وضع بیش از اندازه قوانین
در این که شرکت ها یا سازمانها باید قوانینی داشته باشند، شکی نیست. اما باید مواظب بود که قوانین ضروری با قوانین دست و پا گیر اشتباه نشوند. حتی کارمندان خوب نیز زمانی که فکرمی کنند تحت نظر شدید هستند، به دنبال جای دیگری برای کار می گردند.
2⃣برخورد یکسان با همه
البته در مدارس اگر همه دانش آموزان به یک چشم نگریسته شوند خوب است، اما در محیط های کاری باید استراتژی دیگری به خدمت گرفته شود. در محل کار نباید با همه به یک شکل رفتار کرد. این کار به بهترین کارمندان شما نشان میدهد که میزان عملکرد آن ها در رفتار مدیر با آن ها اثری نمی گذارد.
3⃣بی توجهی به عملکرد ضعیف کارکنان
در موسیقی جاز هر قدر که گروه خوب کار کند، باز هم صدای ساز نوازنده ای که عملکرد ضعیفی دارد؛ شنیده می شود. همین طور در یک شرکت یا سازمان زمانی که مدیر به عملکرد ضعیف یک کارمند اهمیت نمی دهد، بقیه ی کارمندان نیز از تلاش کردن دلسرد می شوند.
4⃣اهمیت ندادن به دستاوردهای مهم کارکنان
تشویق در افزایش انگیزه ی کارمندان بسیار موثر است. هر کسی که بیش ترین تلاش خود را نشان می دهد، انتظار تقدیر شدن را نیز دارد؛ زیرا تنها در این صورت است که مدیر به کارمندش نشان می دهد به او اهمیت می دهد.
مدیران باید با کارمندان شان ارتباط داشته باشند تا نحوه ی خوشحال شدن آن ها را بیابند. برخی با ترفیع و برخی با یک تقدیر عمومی به کارشان علاقمندتر می شوند.
5⃣قطع ارتباط با کارکنان
دلیل استعفای بیش از نیمی از کارمندان، عدم ارتباط با مدیر است. مدیران شرکت ها و سازمانهای برجسته به خوبی می توانند میان مدیر و انسان بودن تعادل برقرار کنند. جشن گرفتن موفقیت کارمندان و یا هم دردی با کسانی که زمان سختی را می گذارنند مثال هایی برای این مورد هستند.
6⃣پنهان کاری در مورد اهداف بزرگِ شرکت یا سازمان
ارسال لیست وظایف و انتظار برآورده شدن آنها کار آسانی است، اما ضرورت دارد که کارمندان برجسته را در جریان امور بگذارید. این نوع کارمندان چون به کارشان اهمیت می دهند، حجم زیادی از کار را متقبل می شوند و برای این منظور به هدف نیازمندند. اگر آن ها هدف را ندانند، دچار بی انگیزگی می شوند و در جای دیگری به دنبال هدف می گردند.
7⃣فراهم نکردن امکانات لازم برای دنبال نمودن علایق شخصی کارکنان
گوگل امکانی را برای کارمندانش فراهم کرده که 20 درصد از زمان خود را صرف علاقه مندی هایی نمایند که به باورشان «بیشترین نفع را عاید آن می کنند».
کارمندان با استعداد، پرشور نیز هستند. اگر برای این کارمندان فرصتی مطابق با علاقمندی شان را فراهم کنید، هم مبتکرتر می شوند و هم از کارشان راضی خواهند بود. اما اکثر مدیران دوست دارند که افرادشان را محدود کنند. آن ها فکر می کنند که اگر به کارمندان چنین فرصتی دهند، بهره وری شان کم تر خواهد شد. اما تحقیقات علمی نشان دادند افرادی که به کارشان علاقمند هستند، مغزشان به حالتی رشد پیدا می کند که 5 برابر افراد دیگر کار می کنند.
8⃣ایجاد جوی بیش از اندازه جدی در محیط کار
اگر کارمندان در محل کار خوش نگذرانند، کسل شده و تمام قدرت قدرت شان را به کار نمی گیرند. کلرکنان خوب وشایسته
8 اشتباه رایج مدیران که کارمندان شایسته را فراری میدهد
نگه داشتن کارمندان خوب به ظاهر سخت است اما می توان به راحتی و با اجتناب از چند اشتباه رایجی که این امر را سرعت می بخشد، آنها را از دست نداد. زمانی که شرکت یا سازمانی خطا می کند اولین کسانی که آن جا را ترک می کنند، بهترین کارمندانش هستند چرا که بیشترین استعدادها را دارند.
برای نگه داشتن آنها، باید علاقمندشان کرد. طبق تحقیقات ارائه شده یک سوم کارمندان عالی رتبه به دلیل عدم توانایی مدیر در جذب آن ها، به دنبال کار جدید می گردند.
?این احساس ناگهانی پدیدار نمی شود بلکه به آرامی در بی علاقگی آن ها به کار نمود پیدا می کند.
کارشناسان این پدیده را جرقه نامیده اند.
طبق این تعریف کارمندان آتش اشتیاقشان به کار را مانند ستاره های در حال مرگ، از دست می دهند.
?این پدیده متفاوت از فرسودگی شغلی است زیرا بحران آشکاری نیست. به نظر می رسد که آن ها کارشان را به خوبی انجام می دهند، ساعات زیادی را صرف کار می کنند، کارهای یکنواخت را به خوبی به اتمام می رسانند و در جلسات کاری به نحو احسن صحبت می کنند. اما حقیقتا در یک حالت راکد طاقت فرسایی مشغول به کار هستند و نتیجه ی آن، بی علاقگی به کار است
⭕️برای جلوگیری از تبدیل شدن آتش اشتیاق کارمندان خوب به این بی علاقگی، مدیران باید از بروز شرایط زیر جلوگیری نمایند:
1⃣وضع بیش از اندازه قوانین
در این که شرکت ها یا سازمانها باید قوانینی داشته باشند، شکی نیست. اما باید مواظب بود که قوانین ضروری با قوانین دست و پا گیر اشتباه نشوند. حتی کارمندان خوب نیز زمانی که فکرمی کنند تحت نظر شدید هستند، به دنبال جای دیگری برای کار می گردند.
2⃣برخورد یکسان با همه
البته در مدارس اگر همه دانش آموزان به یک چشم نگریسته شوند خوب است، اما در محیط های کاری باید استراتژی دیگری به خدمت گرفته شود. در محل کار نباید با همه به یک شکل رفتار کرد. این کار به بهترین کارمندان شما نشان میدهد که میزان عملکرد آن ها در رفتار مدیر با آن ها اثری نمی گذارد.
3⃣بی توجهی به عملکرد ضعیف کارکنان
در موسیقی جاز هر قدر که گروه خوب کار کند، باز هم صدای ساز نوازنده ای که عملکرد ضعیفی دارد؛ شنیده می شود. همین طور در یک شرکت یا سازمان زمانی که مدیر به عملکرد ضعیف یک کارمند اهمیت نمی دهد، بقیه ی کارمندان نیز از تلاش کردن دلسرد می شوند.
4⃣اهمیت ندادن به دستاوردهای مهم کارکنان
تشویق در افزایش انگیزه ی کارمندان بسیار موثر است. هر کسی که بیش ترین تلاش خود را نشان می دهد، انتظار تقدیر شدن را نیز دارد؛ زیرا تنها در این صورت است که مدیر به کارمندش نشان می دهد به او اهمیت می دهد.
مدیران باید با کارمندان شان ارتباط داشته باشند تا نحوه ی خوشحال شدن آن ها را بیابند. برخی با ترفیع و برخی با یک تقدیر عمومی به کارشان علاقمندتر می شوند.
5⃣قطع ارتباط با کارکنان
دلیل استعفای بیش از نیمی از کارمندان، عدم ارتباط با مدیر است. مدیران شرکت ها و سازمانهای برجسته به خوبی می توانند میان مدیر و انسان بودن تعادل برقرار کنند. جشن گرفتن موفقیت کارمندان و یا هم دردی با کسانی که زمان سختی را می گذارنند مثال هایی برای این مورد هستند.
6⃣پنهان کاری در مورد اهداف بزرگِ شرکت یا سازمان
ارسال لیست وظایف و انتظار برآورده شدن آنها کار آسانی است، اما ضرورت دارد که کارمندان برجسته را در جریان امور بگذارید. این نوع کارمندان چون به کارشان اهمیت می دهند، حجم زیادی از کار را متقبل می شوند و برای این منظور به هدف نیازمندند. اگر آن ها هدف را ندانند، دچار بی انگیزگی می شوند و در جای دیگری به دنبال هدف می گردند.
7⃣فراهم نکردن امکانات لازم برای دنبال نمودن علایق شخصی کارکنان
گوگل امکانی را برای کارمندانش فراهم کرده که 20 درصد از زمان خود را صرف علاقه مندی هایی نمایند که به باورشان «بیشترین نفع را عاید آن می کنند».
کارمندان با استعداد، پرشور نیز هستند. اگر برای این کارمندان فرصتی مطابق با علاقمندی شان را فراهم کنید، هم مبتکرتر می شوند و هم از کارشان راضی خواهند بود. اما اکثر مدیران دوست دارند که افرادشان را محدود کنند. آن ها فکر می کنند که اگر به کارمندان چنین فرصتی دهند، بهره وری شان کم تر خواهد شد. اما تحقیقات علمی نشان دادند افرادی که به کارشان علاقمند هستند، مغزشان به حالتی رشد پیدا می کند که 5 برابر افراد دیگر کار می کنند.
8⃣ایجاد جوی بیش از اندازه جدی در محیط کار
اگر کارمندان در محل کار خوش نگذرانند، کسل شده و تمام قدرت قدرت شان را به کار نمی گیرند.
« موفق و تندرست باشین »